SmS
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ ما خوش آمدید
IT ENGINEERING
16 / 7برچسب:, :: 18 ::  نويسنده : BlackHats

 

 

 
مجموعه اس ام اس هاي عاشقانه و رمانتيك جديد رو براتون قرار دادم ه اميدوارم لذت كافي ببريد . 
 
 
لحظه ها خاطره اند...
زندگي شوق تمناي همين خاطره هاست

تا خاك نشدي...
خاكي باش...

اي كه از يار وفا مي طلبي يار كجاست؟
همه يارند ولي يار وفا دار كجاست ...

تا دنيا دنياست تو بمون كنارم . من هيچ كسو غير تو دوست ندارم
تا دنيا دنياست دل من فداته . اون دلي كه عاشقه خنده هاته

سحرگاهان كه شبنم آيتي از پاك بودن را به گل ها هديه مي بخشد
به آن محراب پاكش آرزو كردن برايت:
خوب ديدن ، خوب بودن ، خوب ماندن را ...

در مهرباني همچون باران باش كه در ترنمش علف هرز و گل سرخ يكيست ...

امروز را براي بيان عشق به عزيزانت غنيمت بشمار ، شايد فردا احساسي باشد، اما ... عزيزي نباشد!

ياري که داد بر باد آرام و طاقتم را... اي واي اگر نداند قدر محبتم را

وقتي ناله هاي خرد شدنت زير پاي باران نواي دل انگيزي شد چه فرقي مي كند برگ سبز كدام درختي

روي يک طاقچه سنگي ... ميون دو قاب رنگي ... بودن من وتو با هم داره تصوير قشنگي ... عکس تو، تو قاب خاتم ... در حصار خالي از غم ... حتي در مرگ تن من ... نمي گيره رنگ ماتم

آفرينش روز و شب، زيبايي زمين و كهكشانها، درخشش ستارگان فروزان، همه حاكي از وجود پروردگار يكتاست، پس از او اطاعت مي كنيم، چون او معين كرده كه مرگ آغاز جاودانه هاست

كاش كي ميشد بعضي ها كمي انسان بودند و چشمان كور خود را باز ميكردند و اگر شهامت داشتند دل انسانها را با شکستن دل ديگر انسانها مثلا شاد نميكردند .....

اي هميشه مهربان تا ابد با من بمان بي تو تنهاترين تنهاي عالم ميشوم ... بي تو هم پيمانه با غم ميشوم ... بي تو لبخند از لبانم ميرود ... بي تو برق از نگاهم ميرود ....

ستارگان سوگند مي خورند مرا ديده اند !! به هنگامي که بر جنازه ي خويش مي گريستم و بر شاخساران آسمان که مي خشکيد چرا که ريشه هايش در قلب من بود و من مرداري بيش نبودم که دور از خويشتن با خشمي به رنگ عشق حسرت بر دور دست بلند تيزه نگران جان اندوهگين خويش بود ...
دريغا، مسکين تن من ! که پست اش کردم به خيال باطل که بلندي روح را به جز اين راه نيست آنکه تن ام، به خواري بر سر راه افکندي! آه!! بايد که بر اين اوج بي بازگشت در تنهايي بميرم
قلبمو هديه مي دم بهت . مواظبش باش . نه به خاطر اينکه قلبمه به خاطر اينکه تو توشي ....

عشق از دوست داشتن پرسيد: فرق من و تو چيست؟ پاسخ داد: من با يک سلام شروع مي شوم و تو با يک نگاه ... من با يک دروغ از بين مي روم و تو با مرگ ...

خواستم برايت هديه اي بفرستم: گل گفت مرا بفرست چون مظهر زيبايي ام ... خار گفت مرا بفرست تا بر چشم دشمنانش فرو روم ... خورشيد گفت مرا بفرست چون روشني بخشم ... عاقبت دل از سينه ام بيرون جست و گفت : مرا بفرست چون دوستش دارم ....

يکي محبت مي کنه .... يکي ناز مي کنه ! اوني که ناز مي کنه هميشه محبت مي بينه اما اوني که محبت مي کنه هميشه تنهاي تنهاست ....

خداوندا ! غرورم را شکستند ... پل سبز عبورم را شکستند .... چه بي رحمانه در پاييز غربت ... دل سنگ صبورم را شکستند ...

من اهنگ غريب روزگارم ... غمي در انتهاي سينه دارم .... تمام هستي ام يک قلب پاک است ... که ان را زير پايت مي گذارم ...

قلبم محکوم شد به شکستن ... غرورم محکوم شد به شکستن ... احساسم محکوم شد به بازي گرفتن ... چشمانم محکوم شدند به باريدن ... اما عشقت محکوم شد که بماند در تکه تکه قلبم و قطره قطره ي جونم ...

دل مي گيرد و ميميرد و هيچ کس سراغي از ان نمي گيرد ... ادعاي خدا پرستيمان دنيا را سياه کرده ولي ياد نداريم چرا خلق شديم ... غرورمان را بيش از ايمان باور داريم حتي بيش از عشق ...

هرگاه دلت هوايم را کرد به اسمان بنگر و ستارگان را ببين که همچون دل من در هوايت مي تپند ...

اگر تمام شب رو براي از دست دادن خورشيد اشك بريزي ، لذت ديدن ستاره ها رو هم از دست ميدي ...

متين ترين كلمه "عشق" جذاب ترين كلمه "آشنايي" پاكترين كلمه "وجدان" تلخترين كلمه "جدايي" زشترين كلمه "خيانت" سخت ترين كلمه "تنهايي" بد ترين كلمه "بي وفايي ...

رنگ ها هم راه و روش زندگي کردن را نيز به انسان ها مي آموزند: سفيد پاکي و تميزي ... زرد سر افرازي و سربلندي ... نارنجي نشاط و سرزندگي ... صورتي ملايمت و لطافت ... قرمز عاشق بودن ... بنفش خجالت و شرم ... سبز جواني و تازگي ... آبي آرامش ... قهوه اي پايداري و استقامت و صبر ... خاکستري باراني بودن و مشکي شوق و ذوق را! پس بياييد رنگارنگ زندگي کنيم ....

رسم زمونه اينه : تو چشم مي زاري ، من قايم مي شم ... اونوقت تو يکي ديگه رو پيدا مي کني ...

همه ي آرزوها تو يادداشت کن ... نه به خاطر اينکه خدا فراموشکاره ... يادداشت کن تا هميشه يادت بمونه همه ي اين چيزايي که داري , 1 روز آرزوت بوده ....

بارون بهونه است ، اسمون نمي تونه اشکاشو نگه داره ...

زندگي چيست ؟ بلوغ با شهوت / عشق با ذلت / ازدواج با حماقت / فرزند با مصيبت / مرگ با وحشت / تکرار تا اين است اينست بازي تلخ طبيعت ....

روز اول پيش خود گفتم ديگرش هرگز نخواهم ديد ... روز دوم باز گفتم ليک با اندوه و با ترديد ... روز سوم هم گذشت اما بر سر پيمان خود بودم ... ظلمت زندان مرا مي کشت باز زندانبان خود بودم ... روزها رفتند و من ديگر خود نمي دانم کدامينم ... ان من سرسخت مغرورم يا من مغلوب ديرينم ... بگذرم گر از سر پيمان مي کشد اين غم ... دگر بارم مي نشينم شايد او ايد عاقبت روزي به ديدارم ...

افسوس ان زمان که بايد دوست بداريم کوتاهي مي کنيم ... ان زمان که دوستمان دارند لج بازي مي کنيم ... بعد براي ان چه از دست رفته اه مي کشيم ....

بعضي ها اونقدر روحشون بزرگ و با عظمت که تا وقتي هستم عقلمون نمي تونه وسعت مهربوني شون رو درک کنه ، اما وقتي ميرن ، جاي خالي شون رو به وسعت يه دريا کنارمون حس مي کنيم ....


قلبم سر شار از تمنا بود و قلبت سر شار از نياز ... دستهايمان دور از هم چيزي کم داشت ، اما چيزي که زياد بود سکوت مرگبار عشقمان بود ... باز هم نگفتي و نگفتم .... هيچ نگفتيم ...

پارسال با او در زير باران راه مي رفتم ... امسال راه رفتن او را با دختر ديگري در زير باران اشک هايم ديدم ... شايد باران پارسال اشکِ دختري ديگر بود ...

اگر کليد قلبي را نداري ، قفلش نکن ... اگر کسي را دوست داري ، خردش نکن ... اگر دستي را گرفتي ، رهايش نکن ... مراقب گرماي دلت باش ، تا کاري که زمستان با زمين کرد زندگي با دلت نکند ...

تو باراني و من باران پرستم - تو دريايي , من امواج تو هستم - اگر روزي بپرسي باز گويم : تو من هستي و من نقش تو هستم...

اي کاش براي سوزش عشق دادگاهي بود که وکيل آن اشک محکوم آن عاشق و تمام حضار عاشقان و معشوقان بودند ...

کاش بودي تا دلم تنها نبود تا اسير غصه فردا نبود.کاش بودي تا نگاه خسته ام بي خبر از موج و از دريا نبود. کاش بودي تا دو دست عاشقم غافل از لمس گل مينا نبود.کاش بودي تا زمستان دلم اين چنين پر سوز و پر سرما نبود. کاش بودي تا فقط باور کني بعد از تو اين زندگي زيبا نبود

چه مغرورانه اشك ريختيم ... چه مغرورانه سكوت كرديم ... چه مغرورانه التماس كرديم ... چه مغرورانه از هم گريختيم ... غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند ... هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را پنهان كرديم

هميشه واسه گلي خاک گلدون باش که اگه به آسمونهم رسيد يادش باشه ريشش کجاست

تحقير مي شدم که تو قدّ جهان شدي ... با روح بغض کرده ي من مهربان شدي ... سرما گرفته بود دو دست مرا که تو ... در اين دو قطب يخزده آتشفشان شدي ... روح مرا سکون غريبي گرفته بود ... دريا شدي و باد شدي، بادبان شدي ... تسخير کرده بود مرا دست هاي خاک ... تو آمدي و بال مرا آسمان شدي ... چيزي نداشتم همه از دست رفته بود ... اما براي من تو زمين و زمان شدي ... پس من تمام وسعت خود را دعا شدم ... شايد تو مستجاب شوي، ناگهان شدي ...

بوسه اسم است، چون عمومي است .. بوسه فعل است، چون هم لازم است هم متعدي .. بوسه حرف تعجب است، چون اگر ناگهاني باشد طرف مقابل را مات و مهبوت ميکند .. بوسه ضمير است، چون از قيد انسان خارج نيست .. بوسه حرف ربط است، چون 2 نفر را به هم متصل ميکند ....
چشمات وقتي زيباست كه مال اشك باشه ... اشك وقتي زيباست كه مال عشق باشه ... عشق وقتي زيباست كه مال تو باشه ... تو وقتي زيبايي كه مال من باشي ....

اگه بهترين دوستم نيستي ، اقلا بهترين دشمنم باش ... اگه غمخوارم نيستي ، اقلا بزرگترين غمم باش ، هر چه هستي هميشه بهترين باش ... چون بهترين ها هميشه در ياد خواهند ماند ، پس در بدترين خاطراتم بهترين باش ....

روزي مجنون پاي سگي را بوسيد ... مردم گفتند: چرااين کار را کردي ؟ گفت: چون گاه گاهي کوي ليلي مي رفت .....

هميشه تو زندگي تلخ ترين لحظات رو يکي مي سازه که يه روز قشنگ ترين لحظه ها رو ساخته بود ....

به چشمي اعتماد کن که به جاي صورت به سيرت تو مي نگرد ... به دلي دل بسپار که جاي خالي برايت داشته باشد ... و دستي را بپذير که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است ....

يه روز وقتي به گل نيلوفر نگاه مي کردم ترس تموم وجودمو برداشت که شايد منم يه روز مثل گل نيلوفر تنها بشم ... سريع از کنار مرداب دور شدم ... حالا وقتي که ميبينم خودم مرداب شدم دنبال يه گل نيلوفر مي گردم که از تنهايي نميرم و حالا مي فهمم گل نيلوفر مغرور نيست اون خودشو وقف مرداب کرده ....

هديه اي که براي تولد من اورده بود يک تابلو بود که به خط درشت رويش نوشته بود : ((زندگي پوچ و بي معناست)) درصورتي که او هميشه به من مي گفت: ((تو تموم زندگي مني))

دوستي شوخي سرد آدمهاست ... بازي شيرين گرگم به هواست ... واسه كشتن غرور من و تو ... دوستي توطئه ثانيه هاست ...

بيا در ساحل غمناک بودن ، براي لحظه اي يک رنگ باشيم ... بيا تا مثل شب بوهاي عاشق ، شبي هم ما کمي دلتنگ باشيم ... بيا تا در لحظه سرخ نيايش ، رود روي ابر پاک و ساده باشيم ... بيا هر وقت باران باز باريد ، براي گل شدن آماده باشيم ....

اي كساني كه مامور دفن من هستيد ، گوش فرا دهيد : تابوت مرا در جاي بلندي قرار دهيد ، تا باد بوي مرا به سرزمين عاشقان ببرد .... چشمان مرا باز بگذاريد ، تا همه بدانند كه چشمان من در آرزوي ديدن تنها گل باغ دلم چقدر حسرت كشيدند ... دستان مرا از تابوت بيرون بگذاريد ، تا همه بدانند كه دستان من به معبود خويش نرسيده .... روي مرا با پارچه سياهي بيوشانيد ، تا همه بدانند كه روزهاي من در سياهي گذشته است ... و روي قبر من يك تكه يخ بگذاريد ، تا وقتي آب مي شود ، احساس كنم كه معبودم دارد برايم اشك مي ريزد ....

اگه کسي رو دوست داشته باشي ... نمي توني تو چشماش زول بزني ... نمي توني دوري شو تحمل کني ... نمي توني بهش بگي چقدر دوستش داري ... نمي توني بهش بگي چقدر به اون نياز داري ... واسه همينه که عاشقا ديوونه ميشن .....

خداوندا براي درد و غم درمان ندارم ... براي بي کسي ياري ندارم .... ميان خانه هاي بي کبوتر ، خدايا من پر و بالي ندارم ... دل من صد هزاران ناله دارد ... درو ن اين دلم غم خانه دارد ... به روي خشت هاي بي نشانه ، غم و دردند که با هم ناله دارند ... درون قلب من اميدها بود ... درون سينه ام فريادها بود ...

سکوتم را به باران هديه کردم ... تمام زندگي را گريه کردم ... نبودي در فراق شانه هايت ... به هر خاکي رسيدم تکيه کردم ....

يک بوسه ز لبهاي تو در خواب گرفتم گويي که گل از چشمه مهتاب گرفتم در برکه اشکم همه دم نقش تو ديدم اين هديه خوبيست که از آب گرفتم هرگز نتواني که زمن دور بماني چون در دل خود عکس تورا قاب گرفتم.

کاش ميشد با تو بودن را نوشت تا که زيبا را کشم بر هرچه زشت کاش ميشد روي اين رنگين کمان مي نوشتم تا ابد با من بمان

سرنوشت تصميم ميگيرد كه تو در زندگي با چه كسي ملاقات كني اما تنها قلب توست كه مي تواند تصميم بگيرد چه كسي در زندگي تو باقي ميماند

عادت نکن به فراموشي..به ساده گذشتن. عادت نکن به نور به دل بريدن..رفتن..رفتن.عادت نکن به عشق. عادت نکن به من!!

وقتي تنهايم دنبال 1 دوست ميگرديم. . . وقتي پيداش کرديم دنبال عيبب هاش ميگرديم وقتي از دستش داديم دنبال خاطرهاش ميگرديم و باز تنهايم. . . . ! ! !

يه بار از کنار دريا عبور کردي يه عمره موجاش واسه بوسيدن جاي پاهات ميان و ميرن...

مي گويند شيشه ها بي احساسند ...!اما وقتي که روي شيشه بخارگرفته اتاقم نوشتم دوستت دارم
ارام ارام گريست......

اگر ميدونستي چقدر دوستت دارم ... براي اومدنت بارون رو بهانه نميکردي ، رنگين کمان من

نمي بخشمت .... بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي .... بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي كه برايم شكستي .... .. بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي ..... نمي بخشمت .... بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر عشقي كه بر قلبم حك كردي
عشقت را نصيب كسي كن كه لايق آن باشد
نه تشنه آن چون هر تشنه اي روزي سيراب مي شود

عصري است غريب و آسمان دلگير است
افسوس براي دل سپردن دير است

هر بار بهانه اي گرفتيم و گذشت
عيب از من و توست ، عشق بي تقصير است!

مي دوني فاصله بين انگشتات براي چيه؟ براي اينه كه يك نفر با انگشتاش اين جاي خالي رو پر كنه پس به دنبال دستي باش كه تا ابد دستتو بگيره

سكوتم را به باران هديه كردم , تمام زندگي را گريه كردم , نبودي در فراق شانه هايت ، به هر خاكي رسيدم تكيه كردم

گفتم دوستت دارم نگاهي به من کرد و گفت:چند تا؟دستام رو بالا آوردم و تمام انگشتهاي دستمو نشونش دادم اما اون به کف دستام نگاه مي کرد که خالي بود

پرسيد: پس به خاطر چي زنده هستي؟ با اينکه دلم فرياد مي زد "به خاطر تو" با يک بغض غمگين گفتم: به خاطر هيچ کس ازش پرسيدم: تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حاليکه اشک در چشمانش جمع شده بود گفت: به خاطر کسي که به خاطر هيچ، زنده است
 
تو ميروي و من فقط نگاهت ميکنم ، تعجب نکن که چرا گريه نميکنم ، بي تو يک عمر فرصت براي گريستن دارم اما براي تماشاي تو همين يک لحظه باقي است

گل رز فقط واسه کسي که مي چيندش خار داره
زندگي آرام است، مثل آرامش يک خواب بلند.
زندگي شيرين است، مثل شيريني يک روز قشنگ.
زندگي رويايي است، مثل روياي ِيکي کودک ناز.
زندگي زيبايي است، مثل زيبايي يک غنچه ي باز.
زندگي تک تک اين ساعتهاست، زندگي چرخش اين عقربه هاست، زندگي راز دل مادر من. زندگي پينه ي دست پدر است، زندگي مثل زمان در گذر...
 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب